بررسي عوامل محدودكننده توسعه بام هاي سبز در ايران

ارزش افزوده بالاي زمين و پايين بودن مساحت فضاي سبز باعث شده است تا استفاده از فناوري بام سبز در كلانشهرهاي ايران به علت بهبود و پايداري كيفيت محيط هاي شهري گزينه مناسبي به نظر برسد. متأسفانه اين طرح با وجود كاركردهاي بالقوه قابل توجه آن بيشتر در حد ايده در مديريت شهري باقيمانده است.

اين پژوهش به صورت پيمايشي و با استفاده از تكنيك تحليل سلسله مراتبي سعي در شناسايي چالش هاي

عدم گسترش بام هاي سبز در ايران بنابر ضرورت هاي محلي را دارد. در اين راستا ابتدا با بررسي منابع و تجربيات مختلف در زمينه توسعة بام هاي سبز و استفاده از آراي متخصصان مربوط، ابعاد اصلي عدم توسعة بام سبز مورد سئوال قرار گرفت كه حاصل آن تعيين شش محور اصلي بود.

آراي متخصصان نسبت به ارجحيت و اولويت معيارها و راهبردها، ارزيابي شد. و با تلفيق نتايج خاص ، اولويت نهايي راهبردها به دست آمد. در اين مقوله موانعي چون هزينه هاي متفاوت استقرار، عدم نگرش به عنوان راهكار زيست محيطي، ارزان بودن حامل هاي انرژي، وجود دارد همچنين در طيف مياني، فقدان ضوابط مدون دستوري، عدم سازگاري به لحاظ هنجاري، نبود صنعت بومي بام سبز و در نهايت خلأ پژوهش هاي كاربردي در اين زمينه، در كنار نبود طرحهايي با توجيه اقتصادي و نبود شناخت ذهني و عيني از مزاياي بام سبز در ذهن شهروندان از جمله خط مشي هاي الويتي معيارها و راهبردهاي اجرايي بر سر راه توسعة بام هاي سبز محسوب مي شود.

راهبرد پيشنهادي استفاده از تجربيات موفق در بهره گيري از بام هاي سبز در سطح كشورهاي پيشرو براي ارتقاء كيفي محيط هاي شهري در كنار ساير مزيت هاي اين

تكنولوژي سبز با استفاده از بخش دولتي و بستر سازي براي حضور بخش خصوصي است.

توسعة فضاي سبز شهري و توزيع منطقي آن بخصوص در

مراكز شهرها، به گونه اي كه متناسب با ساخت و ساز شهري باشد ،يكي از چالش هاي عمد ة كلانشهر هاي معاصر تلقي مي شود. از آنجا كه فضاهاي باز و سبز شهري، اغلب فاقد ارزشهاي مستقيم اقتصادي به نظر مي رسند، گسترش ساخت و سازهايي كه در كوتاه

مدت سود بيشتري را در سرمايه گذاري حكومت هاي محلي و بخش دولتي خواهد داشت، موجب بالا رفتن ميزان استفاده از زمين در خدمت منافع اقتصادي كوتاه مدت شده است و گسترش فضاهاي سبز شهري در مقايسه با ساير سرمايه گذاري ها، از حمايت مالي كمتري برخوردار است . اين معضل در كشورهاي توسعة يافته و دركشورهاي در حال توسعه، ب ويژه در مراكز شهرها وجود دارد اما در

كشور هاي در حال توسعه، به دليل توجه ويژ ة گردانندگان شهري به منافع اق تصادي در كوتاه مدت، حضور پر رنگ تري دارد . تعهدات كشورهاي توسعة يافته به موافقت نامه ها و منشورهاي زيست محيطي، همچنين فشار افكار عمومي كه ديد آگاهانه تري به مسائل زيست محيطي دارند، ايجاد انگيزه اي براي شناسايي راه حل هاي نو

در راستاي توسعة فضاي سبز شهري شده است (سازمان پارك ها و فضاي سبز شهرداري تهران، ۱۳۸۹ ). از سوي ديگر توسعه دهندگان بخش خصوصي نيز در بخش ساخت وساز براي كاهش هزينه ها و به دست آوردن سود بيشتر در ساخت بناها، درصد اختصاصي به فضاهاي سبز را به شيوه هاي مختلف به زيربناي كل بنا مي افزايند .

اين مطلب در نواحي با درج ة تراكم بالا (به لحاظ بنا و هم چنين به دليل حجم عبور و مرور ) پررنگ تر است . و در اين ميان احداث پارك ها و بناهاي مسكوني با منظر طبيعي سبز در مقياس وسيع با اين روند توسعة پرشتاب شهر هاي بزرگ غيرممكن به نظر مي رسد.

بيان مسئله

بام سبز يكي از رويكرد هاي نو معماري و شهر سازي و

برخاسته از مفاهيم توسعة پايدار است كه از آن مي توان به منظور افزايش سران ة فضاي سبز، ارتقاي كيفيت محيط زيست و توسعة پايدار شهري بهره برد . استفادة كاربردي از بام ها مي تواند به عنوان امكان بهره برداري ب هينه از زمين هاي شهري قلمداد شود.

(سازمان پارك ها و فضاي سبز شهرداري تهران، ۱۳۸۹ ).

بام هاي سبز با عناويني چون باغباني در پشت بام ، و يا فناوري كاشت گياه در پشت بام، بام هاي زنده و يا زيست بام يا بام باغ شناخته مي شوند بام سبز در واقع اكوسيستمي زنده بوده كه توانايي زيست مطلوبي را براي محيط شهري فراهم كر ده و آن را بهره ورتر و پايدارتر مي سازد.به عبارتي ديگر بام هاي سبز شهري با بهبود كيفيت هوا، كاهش حجم فاضلاب سطحي، كاهش آثار جزاير حرارتي شهري، برقراري تعادل حرارتي در محيط داخلي و خارجي بنا، خلق زيستگاه طبيعي، تنوع زيستي و افزايش

طول عمر بهره برداري از عايق بام، گام مثبتي در جهت بهبود

كيفيت محيط شهري است. در سكونتگا ههاي شهري به وفور سطوح پوشانده شده با بتون ، يا آسفالت ديده مي شود، كه امكان نفوذ آب را به خاك نمي دهند. سطوح سياه بام ها و سنگ فرش ها انرژي حاصل از نور خورشيد را جذب، انباشت و در شب منعكس مي كنند. در اين راستا بام هاي سبز مي توانند آثار منفي ساختمان ها در اكوسيستم محلي و در پي آن مصرف انرژي در بناها را كاهش دهند و در تغييرات جريان انرژي ساختمان ها نقشي معين داشته باشند.

به عبارتي ديگر بام هاي سبز با كاهش آثار توسعة متراكم

تجاري و مسكوني، به احياء پوشش گياهي جايگزين ياري مي رسانند به بخشي از مزيت هاي بهره گيري از بام هاي سبز شهري پرداخته شده است . پيشينه بام هاي سبز و باغهاي عمودي به باغهاي معلق بابل و در امپراطوري روم در واكنش به فشار جمعيتي در مناطق شهري بر مي گردد. رومي ها همچنين درختان را بر بالاي ساختمان هاي حكومتي از قبيل مقبره هاي آگوستوس و هادرين قرار مي دادند وايكينگ ها ديوارها و بام هاي خانه هايشان را با لايه اي از چمن در برابر باد و باران محافظت مي كردند، و در بعضي از مواقع براي عايق بام از جلبك هاي دريايي استفاده مي كردند در طول دورة رنسانس نيز باغهاي تراس مانند شيب دار و بام هاي سبز در شهر جنوا رايج بود.

در روسيه قرن ۱۷ ميلادي باغهاي وارونه در كرملين بسيار

مورد توجه بود و در قرن ۲۰ خانه ها را در تاشكند، تفليس و دوشنبه و حتي در فرودگاه سنت پترزبورگ بام هاي سبز و باغهاي عمودي زينت مي دادند.

بسياري از تفكرات طراحي دوران معاصر مديون انديشه هاي

لوكوربوزيه و فر انك لويد رايت است كه از اولين مدافعان مدرن

استفاده از بام يا بالكن به عنوان فضاي سبز كاربردي بودند .

لوكوربوزيه اولين فرد در قرن ۲۱ بود كه سقف سبز را استفاده كرد ؛ وي پنج اصل را براي ساختمان مدرن معرفي كرد كه بام سبز و باغ بام يكي از اين اصول پنجگانه بود؛ وي همچنين نواحي شهري را با جاده هايي كه بر روي آنها بام هاي قائمي قرار گرفته بود پيش بيني مي كرد.

رايت بام هاي سبز را در باغ ميدوي شيكاگو ، خانه ختمي

درختي، خانه چيني، خانه آبشار، مسافرخانه نعل اسبي به كار مي گيرد كه فقط چند نمونه از اين پروژهاست بام هاي سبز ب روشني پيامد طبيعي مكتب فلسفي Prairie آمريكايي است كه به محو رشد ساختمان ها در چشم انداز و ارگانيك بودن آن تأكيد مي ورزد.

از اوايل دهه شصت قرن بيستم با مورد توجه قرار گرفتن

كيفيت محيط زيست در بافت شهري و چالش هاي زيست محيطي شهرهاي بزرگ به خصوص در مناط ق مركزي شهر، ظهور پديده جزيره گرمايي شهر و بحران انرژي موج جديد رويكرد به بام هاي سبز در مفهوم جديد و امروزيشان از اروپاي شمالي آغاز شد.

به دنبال آن در آلمان، فرانسه، نروژ، سوئيس و ديگر دولت هاي اروپائي، بام هاي سبز در صنعت ساخت و ساز به سيماي معمول پذيرفته شده اي تبديل شد و سيماي مقبولي از منظر شهري تلقي شد.

در آلمان دهه هشتاد شاهد گسترش كمي بام هاي سبز در

مقياس شهري هستيم، به نحوي كه رشد سالانه آن به ۱۵ الي ۲۰ درصد مي رسد. فقط در سال ۱۹۹۶ ده ميليون متر مربع بام سبز در آلمان احداث شد . سهم زيادي از اين رشد رو به افزايش مديون قانون تصويب شده توسط دولت و تخصيص يارانه هاي شهرداري براي احداث بام سبز بود ۵ ؛ طبق آمار سال ۲۰۰۶ بيش از ۷۵ شهرداري اروپايي براي بام هاي سبز و گسترش كمي آن در سطح شهري برنامه مدوني دارند و اجراي بام هاي سبز در آن شهرها به صورت دستورالعمل اجرايي درآمده است.

در شهر لينز، اتريش بام سبز براي ساختمان هاي مسكوني و تجاري با سطح بام بزرگتر از ۱۰۰ متر مربع اجباري شده است . در آسيا ژاپن و به خصوص توكيو پيشگام اين مقوله است، تا جايي كه در سال ۲۰۰۱ قانوني در توكيو وضع شد كه بر اساس آن ساختمان هاي داراي بام بيش از ۱۰۰۰ متر مربع بايد دست كم ۲۰ درصد از مساحت بام خود را به فضاي سبز اختصاص دهند.